قاصدک تنها ...

  • تماس  

سبک ومتعادل بخورید

11 شهریور 1394 توسط حدیثه خداشناس


                                    سبك و متعادل غذا بخوريد.

امام علي (ع): خوراكت را كم كن تا بيماري تو كم گردد. (غررالحكم ،جلد 1 ،صفحه 114)

حضرت رسول (ص) : محبوبترين شما در پيشگاه خدا آن کس است كه كم خوراكتر و سبكتر باشد. (كنز العمال، جلد 15 ،صفحه 261)

حضرت رسول (ص) :يکي از انواع زياده روي، اين است که هر آنچه را دوست داري ، بخوري. (كنز العمال، جلد 15 ،صفحه 263 ،حديث 40886)

امام صادق (ع): هر گاه مردم در خوراك خود ميانه رو باشند، بدن هايشان پايدار و محكم است. (سفينه البحار ، جلد 2 ، صفحه 79)

امام رضا (ع): غذاي خود را با سبك ترين غذايي كه بدنت را به اندازه عادتت و بر حسب اقامتگاه و فعاليت ها و زمانه ات تغذيه مي كند، آغاز كن.(طب الرضا ،صفحه 15)

حضرت رسول )ص): در حالي غذا بخور كه اشتها داشته باشي و هنگامي دست از غذا بكش كه هنوز اشتهايت باقي است. (بحار ، جلد 62 ، صفحه 291)

امام رضا (ع):هر کس غذاي افزون از اندازه بخورد ،اين غذا او را سودي نمي رساند ،و هر کس به اندازه بردارد ،اين غذا او را تغذيه مي کند و سود مي رساند .آب نيز چنين است. روش پسنديده براي تو ،آن است که از هر يک از انواع غذا ،در فصل ويژه آن ،بهره بگيري.در حالي که هنوز مقداري ميل داري ،از غذا دست بکش ،چرا که اين کار ،به خواست خداوند ،براي بدن سلامت آورتر ،براي عقل ذکاوت بخش تر ،و براي خود انسان مايه سبکي افزون تر است.(طب الامام الرضا ،صفحه 14)

امام كاظم (ع): تدبير غذايي و رژيم خوراكي اين نيست كه اصلا چيزي نخوري ولكن رژيم اين است كه چيزي بخوري اما سبك. (وسائل الشيعه ، جلد 17 ، صفحه 183)

امام علي (ع): يا كميل! شكمت را از خوراك پر مكن، براي آب هم جا بگذار و براي هوا هم قرار بده، تا اشتها داري دست از خوردن بردار، اگر اين كارها را انجام دادي خوراك بر تو گوارا گردد، همانا تندرستي با كم خوردن و كم نوشيدن است. (تحف العقول ، صفحه 66)

حضرت رسول (ص) : بر حذر باش از آنكه ، بخوري آنچه را اشتها نداري كه باعث حماقت و ناداني مي گردد. (لئالي الاخبار ، ش 2)

امام علي (ع): از هميشه سير بودن و بسيار خوردن بپرهيزيد كه اين كار بيماري ها و رنج ها را بر مي انگيزاند. (غرر الحكم ، جلد 51 ، صفحه 151)

حضرت رسول (ص) : دل هاي خويش را با زياد خوردن و زياد نوشيدن نميرانيد، كه دل چون زراعت است، وقتي آب آن زياد شد خواهد مرد. (نهج الفصاحه ، حديث 2489)

امام علي (ع) به فرزندشان امام حسن (ع) فرمودند: چهار كلمه به تو مي آموزم كه تو را از درمان بي نياز سازد: تا گرسنه نباشي غذا مخور و هنوز مايل به غذا باشي دست از آن بردار، غذا را به جا و نيكو بخور (خوب بجو)، هنگامي كه خواستي به بستر روي خود را به بيت الخلاء عرضه كن (به مستراح برو) (خصال ،جلد 60)

 نظر دهید »

غذا را با نمک یا سرکه شروع کنید

11 شهریور 1394 توسط حدیثه خداشناس


                       غذا را با نمک يا سركه شروع كنيد.

امام علي(ع): در شروع به غذا خوردن، نمك بخوريد. اگر مردم مي دانستند نمك چه خاصيتي دارد هر آينه به جاي داروهاي مجرب ديگر آن را انتخاب مي كردند. (طب الائمه ، صفحه 70)

امام کاظم (ع): سفره اي که در آن نمک نباشد ، بي برکت است . آغاز کردن غذا با نمک ، براي تن درستي ، بهتر است. (الکافي ، جلد 6 ، صفحه 326 ، حديث 5 )

محمد بن علي گويد: مردي در خراسان خدمت امام رضا (ع) بود. غذايي براي آن حضرت آوردند كه با آن سركه و نمك بود.آن حضرت آغاز غذا را با سركه شروع كردند، آن مرد گفت: قربانت گردم، شما به ما امر كرديد با نمك شروع كنيم! آن حضرت فرمودند:
اين مثل آن است، به درستي كه سركه ذهن را قوي و عقل را زياد مي كند. (طب و درمان ، صفحه 140)

امام باقر (ع): خداوند به حضرت موسي (ع) وحي كرد كه قوم خود را امر كن غذا را با نمك آغاز و با آن پايان دهند، در غير اين صورت اگر دچار هر بيماري شدند جز خود را ملامت نكنند. ( طب الائمه)

 2 نظر

غذای خود را با نام خدا آغاز کنید

11 شهریور 1394 توسط حدیثه خداشناس

                               

                                       


                                       غذاي خود را با نام خدا آغاز كنيد.

امام علي (ع): به هنگام غذا خوردن خداي را ياد كنيد و از بيهوده گويي اجتناب كنيد، زيرا كه طعام نعمت و رزقي از خداوند است و بر شماست كه در آن خداي را ياد كرده و شكر گوييد. (فروع كافي، جلد 6، صفحه 296)

امام علي (ع) در سفارش هاي خود به كميل : به گاه غذا خوردن از آن كسي نام ببر كه با وجود نام او، ديگر هيچ دردي زيان نمي رساند و نامش، شفاي همه بيماري ها و ناتن درستي هاست.(بحارالانوارجلد 66، صفحه 425، حديث 41)لانوار، 

 

امام علي (ع): هر كس خواست غذا بخورد، نام خدا را بر زبان آورد، خوب غذا را بجود و در حالي از غذا خوردن دست بكشد كه هنوز ميل به خوردن دارد و به آن احساس نياز مي كند.

امام علي (ع):هر کس که مي خواهد غذايي او را آزار ندهد، تا گرسنه نشده ، چيزي نخورد و آن گاه هم که خواست بخورد ، بگويد:
“بسم الله و بالله” (طب الائمه لابني بسطام ، صفحه 60 )

 نظر دهید »

آداب خوردن صبحانه

11 شهریور 1394 توسط حدیثه خداشناس

 

صبحانه بخوريد

امام صادق (ع):چون نماز صبح را خواندي ،پاره ناني بخور تا با آن دهان خويش را خوش بو سازي ، حرارت خود را فرو بنشاني، دندان هايت را استوار سازي، لثه ات را استحکام بخشي، روزي خويش را به چنگ آوري و خوي خود را نکو سازي.(الدعوات، صفحه140، حديث352)

امام علي (ع): در پاسخ به سوال كسي كه پرسيد چه چيز باعث طول عمر مي شود، فرمودند: خوردن غذاي كافي در هر بامداد.

امام صادق (ع): مومن را بايسته است كه تا غذا نخورده (صبحانه)، از خانه بيرون نرود؛ چرا كه اين كار به او استواري بيشتر مي دهد. (بحارالانوار، جلد66، صفحه341، حديث3)

ربيع الابرار: واگذاردن ناشتايي، مايه بيماري است.(ربيع الابرار، جلد2، صفحه747)

 نظر دهید »

آداب مهمانی رفتن و مهمانی دادن

10 شهریور 1394 توسط حدیثه خداشناس

                         


                      سه شرط حضرت علی علیه السلام برای مهمانی رفتن


امام رضا علیه السلام می فرماید: روزی شخصی حضرت علی علیه السلام را دعوت کرد تا برای ناهار به منزل او برود. حضرت فرمود: به شرطی که سه خصلت را برای من ضمانت کنی، می آیم:

1.این که از بیرون چیزی نخری؛

2.هر چه در خانه حاضر داشتی، بیاوری؛

3.بر عیال خود سخت نگیری[1]

چه خوب است تمامی مهمان ها این طور باشند؛ یعنی قبلا با میزبان و برادر دینی خود شرط کنند در پذیرایی خود را به زحمت نیندازد؛ هر چه حاضر بود، بیاورد تا دیگر لزومی به قرض گرفتن و به رهن گذاشتن لوازم خانه نباشد. تمام دردسرهای مهمانی و مخارج بیهوده و اضافی از قانع نبودن مهمان است.

شرط حضور مهمانی
روزی حرث اعور پیش حضرت علی علیه السلام آمد و عرض کرد: یا امیرالمؤمنین! دوست دارم بر من منت گذاشته و مهمانم شوی. حضرت علی علیه السلام فرمود: به شرطی که خود را به خاطر من به زحمت نیندازی. با این شرط حضرت وارد منزل او شد. حرث دست در جیب کرد و چند درهم پول در آورد و آن را به حضرت نشان داد و گفت: اگر اجازه می دادی، چیز بهتری خریداری می کردم. حضرت فرمود: همین که در خانه تو موجود است، کافی است و لازم نیست بیشتر از این خود را به زحمت بیندازی.[2]

پی نوشت ها:

[1] حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 16، ص 433، ح 13.

[2] همان، ص 431، ح 1.

 1 نظر

ولادت حضرت امام رضا (ع) گرامی باد...

03 شهریور 1394 توسط حدیثه خداشناس


            


موج کرم به اوج تلاطم رسیده است

ناز و نماز و شوق و تبسم رسیده است

داود عاشقی به ترنم رسیده است

کعبه کجاست … قبله هشتم رسیده است…..


السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی (ع)

حرم امام رضا (ع)

من شرمنده ترین

من کمترین

من رو سیاه

من بی آبرو و نمک نشناس چه می توانم بگویم در وصف شما ..

منی که در صف عاشقان شما آخرین نفرم

و نه فقط در حرف … که در عمل به آنچه شما می خواستید ..

منی که بد کردم … بد بودم … بد هستم

اما آقا جان

هنوز دوستتان دارم

و شما …

و هر چقدر من بد ،مهرتان افزون تر …

دست نوازشتان بیشتر …

در این یک سال ویرانی … که دور بودم از هر آنچه خوبیست …

هوایم را بیشتر داشتید …

خوب میدانستید با همه پستیم … هوای بی حرم برایم سخت بوده

سخت است

و اگر نبود این همه لطفتان …

نبود حرمتان … نبودم ….

که اگر نباشید … نیستم … نابودم …

آقای خوبی ها

این آلوده هنوز فریاد می زند نام زیبایتان را…

این نوای بینوا هنوز ناله یا رضا(ع) سر می دهد

این قلب غبار گرفته امید دارد به تابش خورشید هشتمین …

این چشمهای گنه کار دلشان تنگ گنبد است هنوز …دلشان گریه می خواهد کنج صحن و سرایتان …

این جسم بی خود که در بند شیطان است

.. آغوش حرم میخواهد …

این قدم ها … این دست … این من … من بیخود … شما را میخواهد …

نمی دانم چه بگویم مولا ….

گیج مهربانی بی حدی هستم …

که باز برای میلادتان این گدای بی سر و پا را خواسته…

نخواستید غرق شوم در مرداب معصیت …

نجاتم دادید …

افسوس

افسوس که بارها عهد بشکستم و افسوس که قدر ندانستم و نمیدانم …

افسوس که برایم خوبم خواستید و خوب میخواهید و من بد طلب می کنم…

و این همه مرا میترساند آقا

میترسم که برگردم…

که ماندگار نشوم

مولا جان .. باز .. مثل همیشه …

همین حالا این کلاغ رو سیاه خویش را ببخش …

میدانی چه میخواهد احسان از احسان تان

که به سمت خود آوردیش …

خوب میدانید عیدی این رو سیاه ترین چه باید باشد …

کمکم کنید .. این عیدی را پس نزنم ….

 1 نظر

آداب سخن گفتن...

02 شهریور 1394 توسط حدیثه خداشناس

                              


                                     سخن گفتن نبايد با داد و فرياد همراه باشد

زبان با آن كه حجم كوچكی نسبت به سایر اعضای بدن دارد، اما كارایی بسیار زیادی دارد و به همین علت هم گناهان زیادی را برای این عضو بر شمرده‌اند.

خداوند متعال نعمت‌های زیادی را به بندگان ارزانی داشته كه هر كدام از آنها شكر مخصوص به خود دارند؛ چرا كه علاوه بر شكر زبانی هر نعمتی سزاوار شكر عملی است كه عبارت‌ است از استفاده كردن هر نعمت در جایی كه خداوند فرموده است.

یكی از نعمت‌هایی كه خداوند در قرآن كریم به آن اشاره فرموده، نعمت زبان است: «أَ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَینَینِ. وَ لِسانًا وَ شَفَتَینِ» (بلد / 8 ـ 9)؛ آیا دو چشمش نداده‌ایم؟ و زبانی و دو لب .

زبان با آن كه حجم كوچكی نسبت به سایر اعضای بدن دارد، اما كارایی بسیار زیادی دارد و به همین علت هم می‌بینیم گناهان زیادی را برای این عضو بر شمرده‌اند.

روش سخن گفتن در قرآن چگونه تبيين شده است؟

قرآن کريم درباره كيفيت سخن گفتن به برخي از محورهاي چگونگي سخن گفتن اشاره فرموده است، از جمله:

الف) سخن گفتن بايد با نرمي باشد،«فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشى‏ ؛[1] ولي به نرمي با او (فرعون) سخن بگوييد؛ شايد متذكر شود، يا (از خدا) بترسد!».

ب) سخن گفتن نبايد با داد و فرياد همراه باشد، نه در همه جا بلكه در نوع محاورات عرفي و در شرايط عمومي و الا در مقابل حاكم «لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَنْ ظُلِم‏ ؛[2] زيرا خداوند متعال مي‌فرمايد: «َ وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْواتِ لَصَوْتُ الْحَمِير ،…؛[3] از صداي خود بكاه (و هرگز فرياد مزن) كه ز زشت‌ترين صداها صداي درازگوشان است»،[4]

ج) سخن گفتن در غير جاي خودش نبايد همراه با ناله و نفرين و يا اف گفتن و … باشد زيرا در قرآن كريم از اين گونه تكلم كردن و سخن گفتن نهي شده است.[5] مثلاً دربارة سخن گفتن با پدر و مادر مي‌فرمايد:«… وَ قُلْ لَهُما قَوْلًا كَرِيما؛[6] و گفتار سنجيده و بزرگوارانه به آن‌ها (پدر و مادر) بگو و… »

   در سخن گفتن مواظب باشید؛ چرا كه تمام سخنانتان نوشته می‌شود
«وَ إِنَّ عَلَیكُمْ لَحافِظینَ. كِراماً كاتِبین» (انفطار10ـ 11)؛ و قطعاً بر شما نگهبانانى [گماشته شده‏] اند. [فرشتگان‏] بزرگوارى كه نویسندگان [اعمال شما] هستند.

روش سخن گفتن در قرآن,آداب صحبت کردن

                           

                                    با مردم به زبانِ‏ خوش سخن بگویید

   محكم و مستدل حرف بزنید
«یا ایهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیدًا» (احزاب/70) ؛ اى كسانى كه ایمان آورده ‏اید، از خدا پروا كنید و سخنى درست و استوار گویید.

با پدر و مادر بزرگوارانه سخن بگویید
«… وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً كَریمًا» (اسراء/23)؛ به آنها(والدین) «اوف» مگو و به آنان پرخاش مكن و با آنها سخنى شایسته بگوى.

با مردم به نیكی سخن بگویید
«… وَ قُولُوا لِلنّاسِ حُسْنًا … .» (بقره/83)؛ … و با مردم [به زبانِ‏] خوش سخن بگویید …

   محتواي سخن از امراض و بيماري‌هاي اخلاقي پاک باشد

در سخن گفتن بايد سعي شود كه محتواي سخن از امراض و بيماري‌هاي اخلاقي كه غالباً زبان انسان به آن‌ها آلوده مي‌شود، مبرّا و پاك باشد. برخي بيماريهاي زبان عبارتند از: الف) كذب[7] ب) غيبت[8] ج) تمسخر ديگران و آن‌ها را با القاب زشت صداكردن.[9] و…

بايد از سخن گفتن در جايي كه زمينة انگيزه‌هاي فاسد و امراض گوناگون مي‌شود خودداري كرد.

    انسان بايد سخنانش مزّين به صفات پسنديده و خوب باشد

   صادقانه باشد: «….ِ وَ الصَّادِقِينَ وَ الصَّادِقاتِ ……لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِيماً[10]
مردان راستگو و زنان راستگو و … خداوند براي همه آن‌ها مغفرت و پاداش عظيمي فراهم ساخته است».

پي نوشت ها:
[1]. طه/ 44.
[2]. نساء/ 148.
[3]. لقمان/ 19.
[4]. ر.ك: مكارم شيرازي، ناصر و همكاران، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ چهارم، ج 17،ص 59.
[5] . لقمان/ 19؛ نساء/ 8،9،148..
[6] . اسراء/23.
[7]. حج/30.
[8]. حجرات/ 12.
[9]. حجرات/ 11.
[10]. احزاب/ 35.

 نظر دهید »

اهمیت به نماز.....

01 شهریور 1394 توسط حدیثه خداشناس

         

                                        

        شكي نيست كه بي اعتنايي به نماز گناهي است بزرگ , بنابراين شناسايي مصاديق اين تحقير ناپسند، مقدمه‌ پرهيز از اين عصيان نابخشودني است.

    عناوين زير از مصاديق سبك شمردن نماز است.

الف) تأخير نماز: امام صادق ـ عليه السلام ـ در تفسير آيه‌ي شريفه‌ي قرآن، كه در ارتباط با مذمت بي اعتنايي به نماز نازل گرديده است مي‏فرمايد:

»تاخير الصّلاة عن اوّل وقتها لغير عذرٍ»
مراد از بي اعتنايي به نماز، «تأخير آن از اول وقت بدون عذر است.»

البته روشن است كه مراد از عذر، ضرورتي است كه بصورت اورژانسي پيش آيد و قابل تأخير نباشد و الاّ بايد به كار گفت نماز دارم نه به نماز بگوييم كار دارم.

ب) عدم رعايت آداب آن در خلوت: پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در روايتي چنين مي‏فرمايد:

»من احسن صَلَوتَهُ حين يَراهُ النّاسُ و أَساءَها حينَ يَخلُوا فتلك استهانةٌ»
يعني: «آن كس كه در مقابل مردم با دقت نماز بخواند و در خلوت بدون دقت نماز گزارد به نماز بي اعتنايي كرده است.«

مروري بر نمازهاي خلوت و جلوت ما، روشن مي‏نمايد كه آيا احترام و توجه ما به نماز بيشتر بوده است يا به ناظران صحنه‌ي نماز.

ج) فراهم نكردن مقدمات نماز قبل از اذان: در روايت ديگري مي‏فرمايد: كسي كه وضوي نماز را تا وقت اذان به تأخير اندازد او به نماز بي اعتنايي كرده است. آري كسي كه به كار اهميت مي‏دهد، قبل از رسيدن وقت آن، مقدمات انجام آن را فراهم مي‏كند. كدام ملاقات و ميهماني است كه وقت آن فرا رسيده باشد و ما هنوز در فكر پوشيدن لباس و يا آماده كردن شرايط آن باشيم؟!

د) عدم يادگيري معاني: آيا ندانستن معاني الفاظي كه روزانه ده بار در نماز تكرار مي‏شود به معني بي اعتنايي به نماز نيست؟! آيا اگر ما براي طرف گفتگوي خويش در نماز اهميتي قائل باشيم در فكر اين نخواهيم بود كه محتوا و مضمون مذاكره و نجواي خود را بفهميم و با ادراك صحيح به سخن در برابر او بايستيم؟! چگونه ممكن است با اقامت كوتاه در يك كشور، تا حدودي به زبان مردم آنجا آشنا مي‏شويم و با يكي دو بار عبور از مسيري، نام و نشان آن را فرا گيريم و در برخورد با هر بنايي از اسم و باني و مشخصات آن جويا شويم اما هيچكدام از اين توجهات و حساسيت‏ها در مورد نماز اعمال نشود؟! آيا اينها به معني بي اعتنايي به نماز نيست؟! چگونه مي‏توانيم پاسخگوي اين عباداتي باشيم كه محتواي آن جز تحقير خداوند رب العالمين نيست؟! اينجاست كه امام حسين ـ عليه السلام ـ به خداوند تبارك و تعالي عرض مي‏كند: »الهي مَن كانَت‎‎‎‎‎ محاسِنُه مَساوِي فكيف لايكونُ مَساوِيه مَساوِي يعني: «خدايا آن كس كه اعمال به ظاهر نيك او گناه است پس چگونه گناهان او گناه نباشد؟!«

فرق نمازگزاراني كه در نماز هيچ دردي را احساس نمي‏كنند جز درد فراق دوست، از هيچ حادثه‏اي مطلع نمي‏شوند، هيچ صدايي را نمي‏شنوند و غرق در لذت با معشوقند، نماز گزاراني كه زير شلاق و عليرغم هر گونه تهديد و شكنجه و محدوديتي نماز را بپا مي‏دارند با كساني كه نماز را بار و رنجي مي‏دانند كه در برداشتن و عبور از آن بايد شتاب كرد و در هنگام اقامه‌ي آن با دست و محاسن بازي مي‏كنند و خميازه مي‏كشند، فقط در اهتمام و استخفاف به نماز است.

هـ) عجله و شتاب در نماز: سريع خواندن نماز و تبديل اين عبادت به عادتي كه همچون عمل ماشين نويسي بدون توجه به معاني و بدون رعايت خشوع و طمأنينه انجام گيرد از نشانه‏هاي ديگر بي توجهي به نماز است. استاد شهيد آيت اللّه مطهري ـ رحمة الله عليه ـ در اين باره مي‏فرمايد:

»علماي روان‏شناسي مي‏گويند: «يك كار همين قدر كه براي انسان عادت شد، دو خاصيّت متضاد در آن به وجود مي‏آيد. هر چه كه بر عادت بودنش افزوده شود و تمرين انسان زيادتر گردد، كار، سهلتر و ساده‏تر انجام مي‏شود.» يك ماشين نويس كه به ماشين نويسي عادت مي‏كند، هر چه بيشتر عادت مي‏كند، از توجهش كاسته مي‏شود. يعني از اينكه اين عمل او يك عمل ارادي و از روي توجّه باشد كاسته مي‏شود و به يك عمل غير ارادي نزديكتر مي‏گردد. خاصيّت عادت اين است. اينكه در اسلام به مسأله‌ي نيّت تا اين اندازه توجّه شده، براي جلوگيري از اين است كه عبادت‏ها آنچنان عادت نشود كه به واسطه‌ي عادت، به يك كار طبيعي و غير ارادي و غير فكري و غير هدفي و كار بدون توّجه كه هدف درك نشود و فقط به پيكر عمل توجه گردد تبديل شود.

اين‏ها چيزهايي است كه ما تنها در نماز اسلامي به دست مي‏آوريم و متوّجه مي‏شويم كه بسياري از برنامه‏هاي تربيتي به وسيله اين عبادت و در پيكر اين عبادت پياده مي‏شود، گذشته از اينكه خود اين عمل، پرورش عشق و محبّت خدا و معنويّت در انسان است، كه اين روح عبادت است.»

مردي در حضور امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ نماز خود را با شتاب به جا مي‏آورد. حضرت نگاهي به او كرده و فرمود: چند وقت است اينگونه نماز مي‏خواني؟ او گفت: مدت هاست. حضرت فرمود: مَثَل تو نزد خداوند مثل كلاغي است (كه منقار بر زمين مي‏كوبد. سجده تو خضوع در برابر خدا نيست. منقار به زمين كوبيدن است) اگر اينگونه بميري بر غير ملت و دين پيامبر اكرم، مرده‏اي. سپس حضرت در مورد كم گذاشتن در نماز فرمود: به درستي كه دزدترين مردم كسي است كه از نمازش بدزدد.

برخي از پيامدهاي استخفاف و بي توجهي به نماز


1ـ قهر و قطع رابطه با عترت:
امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ در يك بيان قهرآميز، با صراحت چنين خطاب فرمودند:

»ليس مِنّي مَن ضَيَّعَ الصّلاة»
يعني: «آن كس كه نماز را تضييع نمايد از من نيست.«

امام صادق ـ عليه السلام ـ در بيان معياري براي شناسايي افرادي كه با آن حضرت پيوند مكتبي دارند چنين مي ‏فرمايند

»اِمتَحِنُوا شِيعَتَنا عِندَ مواقيت الصلوة كيف محافظتهم عليها«
يعني: «شيعيان ما را از دقت آنان در انجام به موقع نمازها شناسايي كنيد.«

در روايت مشهور ديگري حضرتش سهل انگاري در مسئله‌ي نماز و استخفاف به آن را موجب محروميت از شفاعت خاندان عترت و طهارت در روز قيامت شمردند پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نيز در بياني ديگر مي‏فرمايند:

»مَن استَخَفَّ بالصّلاة لا يَرِدُ عَليَّ الحوضَ لا و اللّه«
يعني: «آن كس كه نماز را سبك شمارد (به خدا قسم) روز قيامت در كنار حوض كوثر، با من ملاقات نخواهد كرد.»

اين تأكيد و بيان همراه با قسم، حكايت از عمق فاصله بين پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و نماز گزاراني كه به نماز اهميت نمي‏دهند دارد.

2ـ غضب خداوند:
قرآن كريم با نكوهش افرادي كه نماز را ضايع مي‏كنند يا نسبت به آن بي‌اعتنا هستند. مسلمانان را از اين عمل بر حذر مي‏دارد.

پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه وآله و سلم ـ خطاب به حضرت علي ـ عليه السلام ـ مي‏فرمايند:

»في تأخيرِها مِن غَيرِ عِلّةٍ غَضَبُ اللّه عزوجل »
يعني: «تأخير نماز از اول وقت بدون دليل، موجب غضب خداوند متعال مي‏گردد.«

امام صادق ـ عليه السلام ـ مي‏فرمايند:
» إِذَا قَامَ الْعَبْدُ فِي الصَّلَاةِ فَخَفَّفَ صَلَاتَهُ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لِمَلَائِكَتِهِ أَمَا تَرَوْنَ إِلَى عَبْدِي كَأَنَّهُ يَرَى أَنَّ قَضَاءَ حَوَائِجِهِ بِيَدِ غَيْرِي أَمَا يَعْلَمُ أَنَّ قَضَاءَ حَوَائِجِهِ بِيَدِي »

يعني: «وقتي بنده‏اي نماز خود را با عجله و شتاب به پايان مي‏برد و آن را كوتاه مي‏كند خدا به ملائكه مي‏فرمايد: آيا نمي‏بينيد بنده‌ي من چگونه نماز خود را كوتاه مي‏كند گويا مي‏پندارد كه بر آوردن حوائجش به دست غير من است (كه اينگونه عجله مي‏كند.) آيا نمي داند برآوردن حوائجش به دست من است.»

3ـ عدم اجابت دعا و محروميت از دعاي صالحان:
كساني كه به نماز به عنوان تكليف و خواست الهي بي توجهي كنند و آن را كوچك بشمارند خداوند نيز به خواسته‏ها و اعمال آنان توجهي نخواهد داشت. پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در روايتي چنين مي‏فرمايد:

» من تهاون بصلاته من الرجال و النساء ابتلاه الله بخمس عشرة خصلة … و كل عمل يعمله لا يؤجر عليه و لا يرتفع دعاؤه إلى السماء »
يعني: «هر كس به نمازش بي‌توجه باشد و در برابر اعمالش مأجور نمي‏گردد دعايش به آسمان راه نمي‏يابد.«

و در ادامه، مي‏فرمايند: مشمول دعاي خير صالحين نخواهد بود.

4ـ مضيقه و نارسايي دنيوي:
قهر و غضب خدا و پيامبر نسبت به كساني كه نماز را كوچك مي‏شمارند زيان‏ها و خساراتي بر جاي خواهد نهاد. گر چه ممكن است تارك و يا استخفاف كننده به نماز اين تأثير را درك نكند و متوجه علت مضيقه‏ها و گرفتاري‏هاي خود نباشد. امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: خداوند بركت را از عمر و روزي كساني كه نماز را كوچك مي‏شمردند بر مي‏دارد. پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نيز براي اين گروه از افراد، تهي‌دستي و نياز را پيش بيني نموده و مي‏فرمايد:

» قال رسول الله ص عشرون خصلة تورث الفقر … و الاستخفاف بالصلاة »
يعني: «استخفاف و سبك شمردن نماز موجب فقر و تهي‌دستي مي‏شود.»

5ـ سختي احوال قبر و قيامت
امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: نماز گزاري كه نمازش را سبك بشمارد وقتي از قبرش خارج شود خداوند ملكي را بر وي موّكل مي‏گرداند كه او را بر عرصه‌ي قيامت وارونه بر زمين مي‏كشد و مردم به او نگاه مي‏كنند و با شدت و سخت‏گيري مورد محاسبه قرار مي‏گيرد.

 1 نظر

ولادت حضرت فاطمه معصومه مبارک ...

24 مرداد 1394 توسط حدیثه خداشناس

 

       

           

         ای سوره نامت تفسیر اعطینا 

         زهرا ترین زینب،  زینب ترین زهرا 

         خیر کثیر تو،  آیینه کوثر 

         نامت سر آغاز تکثیر خوبی ها 

         روشن تر از نوری،  در نور مستوری 

         پیدا ترین پنهان،  پنهان ترین پیدا پیدا 

         ماه مقیم قم،  خورشید ( بیت النور) 

         در سایه سار توست سرتاسر دنیا 

         وقتی که معصومان،  معصومه ات خواندند 

         در وصف تو لال است،  شعر و شعور ما 

         فهم زمین عاجز،  از درک اوصافت 

         والا مقامی تو،  در عالم بالا 

          از آه لبريزم،  از اشک سر شارم 

          این قطره را دریاب،  دریاب ای دریا…. 

 

 

( شاعر: سید محمد جواد شرافت) 

 1 نظر

قائم شهر معطر به عطر شهدا شد...

19 مرداد 1394 توسط حدیثه خداشناس

 

                      

   

    ماه شرمسار از آنچه دیده سر در گریبان افق کرد و رفت،،،،

    نوبت به خورشید رسید چشمان خود را گشود و به تماشای مظلومیتی دیگر نشست،،، 

    حماسه، گویی ادامه داشت،،،،

    غواصانی دردانه با دستان بسته….. 

    یاد و نام شان گرامی باد….. 


   پیکر های پاک و مطهر۳۰ شهید غواص و خط شکن مازندران صبح امروز مورد استقبال مردم ولايتمدار قائم شهر قرار گرفت  و قائم شهر معطر به عطر شهدا شد….. 



 نظر دهید »

دور نگاری از اخلاق امام صادق (ع)

19 مرداد 1394 توسط حدیثه خداشناس

 

 

 

  هرگز به نکوهش و دشنام کسی سخن نفرموده و بر روی کسی صدای مبارک را بلند نکرد و با هیچ کس به غدر و خدعه برخورد نکرد و سخن چینی نفرمود و به ذم مردمان زبان نگردانید و شکمباره و پر خور نبود، در اموری که نبایست عجله نمی نمود وبه بیهوده نمی پرداخت و کسان را طعن و لعن و همز و لمز نمی داشت و مال و منافی نمی انباشت… 

 

   (ناسخ التواریخ،  زندگانی حضرت جعفر بن محمد، ج ۱،ص ۵۰) 

 نظر دهید »

وصیت نامه شهید عباس بابایی....

14 مرداد 1394 توسط حدیثه خداشناس

                                    

 نظر دهید »

هویت والای زن اسلامی را زنده کنید.

13 مرداد 1394 توسط حدیثه خداشناس

 

     

هویت والای زن اسلامی را زنده کنید….. 


    زن ایرانی در ایران اسلامی، باید کوششش این باشد که هویت بالایاسلامی را آن چنان زنده کند که چشم دنیا را به خود جلب کند، اینامروز وظیفه ای است بر دوش زنان جوان و دختران دانش آموز و دانشجو…. 

     

      هویت اسلامی این است که زن در عین این که هویت وخصوصیت  زنانه خود را حفظ می کند که طبیعت و فطرت است و برای هر جنسیخصوصیات آن جنس ارزش دارد،یعنی آن احساسات رقیق را، عواطفجوشان را،  آن رقت را، آن صفا و درخشندگی زنانه را برای خود حفظمی کند، در عین حال،  هم باید در میدان ارزش های معنوی مثل: علم،عبادت، تقرب به خدا،، مثل معرفت الهی وزیر وادی های عرفانپیشروی کند، هم در عرصه مسائل اجتماعی و سیاسی وايستادگی وصبر و مقاومت و حضور سیاسی و خواست سیاسی و درک و هوشسیاسی، شناخت کشور خود، شناخت آینده خود، شناخت هدف های ملی و بزرگ واهداف اسلامی مربوط به کشور های اسلامی و ملت های اسلامی،  شناخت توطئه های دشمن، شناخت دشمن، شناخت روش هایدشمن باید روز به روز پیشرفت کند و هم در ایجاد عدل و انصاف ومحیط آرامش و سکونت در داخل خانواده باید پیشرفت کند….

   اگر قوانینی لازم است،  اگر تصحیح و اصلاحی در مسائلی که بهاینجا منتهی می شود لازم است،  زنان،  زنان باسواد،  زنان آگاه،  زنان بامعرفت،  در همه این میدان ها بایستی پیشروی کنند،  الگوی زن را نشان بدهند،  بگویند زن مسلمان آن زنی است که هم دین خود را، حجاب خود را،  زنانگی خود را،  ظرافت ها رقت ها و لطافت خود راحفظ می کند،  هم از حق خود دفاع می کند، هم در میدان معنویت و علم و تحقیق و تقرب به خدا پیشروی می کند و شخصیت هایبرجسته ای را نشان می دهد و هم در میدان سیاسی حضور دارد،(این می شود الگویی برای زنان) ….. 

 

 

( منبع: پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری) 

 نظر دهید »

هشتم شوال روز بقیع را زنده نگه داریم......

03 مرداد 1394 توسط حدیثه خداشناس

 نظر دهید »

تنها......

02 مرداد 1394 توسط حدیثه خداشناس

 نظر دهید »

تاثیر نماز اول وقت.....

02 مرداد 1394 توسط حدیثه خداشناس

                        

    به نظر شما نماز اول وقت چه تاثیری در زندگی انسان دارد؟

 

 اگر نماز گزار اهتمام داشته باشد و مقید باشد که نماز را اول وقت بخواند،  فی حدّ نفسه آثار زیادی دارد،  هرچند حضور قلب هم نباشد. 

  اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد،  مرا لعن کند!  و به صورت من تف بیندازد. 

   بدان هر چیزی از عمل انسان،  تابع نماز اوست. بر شما باد به محافظت بر نماز های پنج گانه در اولین وقت های آن ها!  و بر شما باد روی نمودن و توجه تام به سوی خدای تعالی! در این صورت،  سعادت را از دست نخواهید داد، ان شاء اللّه تعالی……  

(کتاب پاسخ های آیت اللّه بهجت رحمه اللّه به راز های دین،  صفحه ۳۶)

 نظر دهید »

صلوات خاصه حضرت امام رضا (ع)

01 مرداد 1394 توسط حدیثه خداشناس

 نظر دهید »

در تحول برای صیرورت ( شدنِ آدمی)

01 مرداد 1394 توسط حدیثه خداشناس

مقدمه…..

        در اصلاب گِل و خاک بوده ایم (مومنون/۱۲) و در دل گیاه و حیوان قرار داشته و مورد تغذیه انسان قرار گرفتیم.  اراده،  حضرت پروردگار بر این تعلق گرفت که صورت آدمی یافته و معرف وجود وصفات آن حضرت گردیم(حدیث قدسی) و به صورت نطفه ای در رحم مادر قرار گرفتیم و پس از طی مراحلی به صورت حلقه و مضغه درآمده (حج/۵) و قامت و اِستوا یافتیم در مرحله ای از وجود از مرحله استوا گذشته و از روح منسوب به خدا بهره مند شدیم (حجر/۲۹) وپس از طی مراحل رشد قدم در این سرای نهاده و زندگی خود را از “هست ها” آغاز کردیم. 

      هست ما از جهل نسبت به این جهان و پدیده های آن بود و به فرموده قرآن هیچ نمی دانستیم،  لا تعلمون شیءاً (نحل/ ۷) اما با این هست جهل آلود امکان زندگی و تداوم نبود ناگزیر تحت هدایت ها و ارشادات قرار گرفتیم تا از آن وضع بیرون آییم و از هست ها به شدن ها برسیم که آن سیر در زبان قرآن همان صیرورت است؟ 

بیانی از قرآن 

     آیات متعددی در قرآن مجید وجود دارند که در آن ها بحث از صیرورت شدن انسان است و این صیرورت که از سیر و حرکت ارادی و تلاش انسان است دو رنگ دو چهره دارد :

۱) رنگ و چهره ای در قالب خط و راه اعلام شده از سوی خداوند و در نتیجه خدایی شدن،  و قالوا سمعنا و اطعنا غفرانک ربنا و الیک المصیر (بقره/۲۸۵)

۲) گام نهادن در راهی که در آن عدم رضا و خشم حضرت پروردگار است که این در آن صورت پس به سوی جهنم و بد صیرورت است، من الله و ماواه جهنم و بءس المصیر (آل عمران/۱۶۲) و این هر دو براساس آزادی انسان از قبول هدایت رحمان یا شیطان است،  انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا ( انسان/۳)

 

صیرورت خوش فرجام 

    از نظر عقلی این یک ضرورت است که انسان از مرحله ای که به سن تمیز و تکلیف رسید،  با استفاده از خط هدایت انبیا و ارشادات اولیا خود را از مرحله هست اولیه بیرون بکشد و به مرحله مرحله صیرورت  یا شدن بکشاند که خوش فرجام و موجب سعادت ابدی است. 

    تلاش برای دستیابی به چنین صلواتی برای همه انسان های عاقل ضروری است به ویژه معلمان و مربیان که اهل هدایت بوده و سازندگی نسل را بر عهده دارند. یا مثل پدران و مادران،  آموزگاران و استادان،  دست اندر کاران تربیت مثل روحانیون،  مبلغان، نویسندگان و هر کسی که راه و روشی آموزنده و نافذ در افراد دارد، حتی ورزشکاران عصر ما. 

   این تحول و صیرورت در جریان زندگی در این سرای حاصل می شود،  اما اینکه زندگی چیست؟  باید گفت آن عبارت است از: مجموعه حرکت ها،  جست و خیزها،  پیمودن فراز و نشیب های هدف دار و اندیشیدن در جریان گذران عمر و آن در بینش اسلامی یک وظیفه و یک تکلیف الهی است که از جانب خداوند برای بشر معین شده است و از سوی سفیران او (پیامبران) به انسان ها ابلاغ شده هست،  و اعلی الرسول الا البلاغ (ماءده/۹۲)

      این که به زبانی بسیار ساده دین خوانده می شود شامل همه دستور العمل های زندگی ما از زمان تکوین نطفه تا ولادت و از ولادت تا زمان مرگ و حتی دنیای پس از مرگ است.  

     همه امور مربوط به ابعاد وجودی و همه امور مربوط به واقعیت های زندگی در آن محفوظ و مد نظر است و به فرموده معصوم محال است که امری از امور انسانی تا واپسین دم حیات انسان برای آدمی پدید آید و اسلام آن را نگفته باشد. ( امام صادق (ع)،  الزام و التجمل). 

موانع صیرورت 

     زرق وبرق های مادی که دل را می ربایند و شوق ها و هوس ها را بر می انگیزند ؛ وسوسه آفرینی های مباشران،  فضای مادی گرایی جوامع ؛ تحریک های شیطانی که به فرموده قرآن علت سببی است،  عوامل جهل و غفلت هستند که بلاهای بزرگی بر سر راه آدمی است و مانند پرده هایی بر روی بصر و بصیرت قرا ر می گیرند و خواستار اجرای جدی نقشه ها و نادیده گرفتن اموری هستند که قیامت را از یاد می برد،  آرزوهای دراز که فراموشی از رحمت و معاد را در پی دارد. ( نهج البلاغه _ ان اخوف ما اخاف….) 

     از بین بردن موانع و بازگشت به راهی که خدا برای انسان معین کرده ضرورت حیات خوش فرجام است و در این مسیر از توصیه همه انبیا نیز باید سود جست. 

      در طریق شدن یا صیرورت باید هوشیار بود که گردنه های مخوف بر سر راه ما وجود دارند غفلت ممکن است سقوط های خطر ناکی را موجب شود،  در مسیر حرکت دست انداز ها و چاله ها فراوانند و عبور ایمن در آن آسان نیست. 

   در حرکت به سوی مقصد برای ما ضرورت هایی وجود دارد که از جمله: جو شناسی،  راه شناسی،  دشمن شناسی،  و در راس همه آنها خودشناسی توان ارزیابی از خود و موجودی های خود و در این راه از همه کس و از همه چیز از جمله پند ها وتاریخ گذشتگان درس گرفت و عبرت آموخت و در همه حال باید دست به دامن آفریدگار شد و از او کمک خواست. ( ایاک نستعین ‘سوره حمد’) و کوشید در سنگر او جای گرفت. (قل اعوذ برب الناس ملک الناس) . 

 


مراحل صیرورت 

 

    در طی طریق به سوی شدنی خوش فرجام و الهی باید به این مراحل توجه داشت :

  

۱) حفظ آرامش تا مصداق این آیه شوی (یاایتها النفس مطمئنه)،  آدم باش، شور و اضطراب نداشته باش،  تو خدا را داری و خدای تو زنده است و یاری رسان تو است،  توبا او باش،  او با تو است. 

۲) بازگشت به سوی پروردگارت داشته باش (ارجعی الی ربک)  واين رجوع وبازگشت در همه امور است.

۳) راضیه باش و در آنچه که خدا برای تو خواست رضایت ده ومطمئن باش خدا برای تو بد نمی خواهد. 

۴)مرضیه باش و رفتاری داشته باش که خدای آن را  بپسندد اگر چه مردم آن را نپسندند.

۵)در صف بندگان خالص خدا آرام بگیر که سمبل آن بندگان پیامبران و جانشینان به حق آن هایند ( فادخلی حق عبادی).

۶) در چنین صورتی به صیرورت خویش و جاودانی برسی که ورود به بهشت خاص خداوند و میزبانی اوست ( وادخلی جنتی) آیات آخر سوره فجر والبته در طی این مسیر بردباری صبر و استقامت ضرورت راه دارد(توبه/۱۱۱). 


به امید روز افزون…. 

 نظر دهید »

خدایا....

31 تیر 1394 توسط حدیثه خداشناس


گفتم: خدایا آخه این همه سختی؟  چرا؟

گفت: ان مع العسر یسرا (شرح/۶) قطعاً به همراه هر سختی آسانی  هم

هست……

گفتم: واقعاً؟

گفت: فان مع العسر یسرا ( شرح/۵) حتما به همراه هر سختی آسانی هم

هست……

 گفتم: خسته شدم دیگه؟ 

گفت: لا تقنطوا من رحمه الله (زمر/۵۳) از رحمت من ناامید نشو… 

 گفتم:انگار منو فراموش کردی؟

گفت: فاذکرونی اذکرکم (بقره/۱۵۲) منو یاد کن تا تورا یاد کنم……

گفتم: تا کی باید صبر کنم؟

گفت: ما یدریک لعل الساعه تکون قريبا (احزاب/۶۳) تو چه می دونی!  

شاید موعدش نزدیک باشه……

گفتم: تو بزرگی ونزدیکی ات برای من کوچک!  خیلی دوره! تا اون موقع

چی کار کنم؟

گفت: واتبع ما یوحی الی واصبر حتی یحکم الله (یونس/۱۰۹) کارهایی را

که گفتم انجام بده و صبر کن تا خودم حکم کنم….. 

ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک! 

گفت: الیس الله بکاف عبده (زمر/۳۶) من هم برای تو کافی ام…… 

گفتم: تو خدایی وصبور !  من بنده ات هستم و ظرف صبرم کوچک…

یک اشاره کنی تمومه! 

گفت: عسی ان تحبوا شیءا و هو شر لکم (بقره/۲۱۶) شاید چیزی که تو

دوست داری به صلاحت نباشد……

گفتم: خدایا بعضی ها خیلی طعنه می زنن؟

گفت: وذر الذين اتخذوا دینهم لعبا ولهوا وعزتهم الحیاه الدنیا(انعام/۷۰)

رها کن کسانی را که دین شان به مسخره و بازیچه گرفتن و زندگی دنیا

آن ها را فریب داده…. 


(مجله راه قرآن. شماره ۴۵. صفحه ۶)

 نظر دهید »

مسئله حجاب و ضرورت آن

28 تیر 1394 توسط حدیثه خداشناس

حجاب 

 مسئله حجاب و ضرورت آن در ادیان الهی با توجه به متون کتاب مقدس وتعالیم انبیای الهی اثبات گشته و برای یک زن نه تنها محدودیت و حصار نیست بلکه همواره نشانه ای از تمدن و شعور فرهنگی او بوده و با تحکیم پیوندهای خانوادگی زمینه های توسعه بیشتر در جامعه را نیز فراهم خواهد ساخت….. 

اسلام حجاب را علاوه بر دست یافتن به آرامش روانی،  استحکام پیوند خانوادگی و احترام به زن از مصادیق مهم تحقق امنیت فردی و اجتماعی در جامعه معرفی کرده است…… 

فواید حجاب بر تحقق امنیت اجتماعی  

      از جمله مصادیق امنیت که دغدغه حفظ وحراست آن همیشه احساس شده حجاب زن است که علاوه بر حفظ وی وگرم شدن کانون خانواده به او احساس امنیت و آرامش بخشیده و مانع از دست دادن عِرض و ناموس او میشود.

    در فواید حجاب بر گسترش امنیت اجتماعی مواردی بسیار برشمرده اند که از آن جمله می توان به:

مصونیت،  آرامش و امنیت زن،  ایجاد آرامش روانی میان افراد جامعه،  جلوگیری از تحریک و تهییج جنسی و خنثی نمودن لذایذ نفسانی،  کاهش چشمگیر فساد فردی و اجتماعی،  حفظ و استیفای نیروی کار،  حضور معنوی زنان ومردان در محیط اجتماعی، حفظ ارزش های انسانی همچون عفت،  متانت،  مصونیت زنان در زمان ها و مکان ها و از بین بردن فشارهای اجتماعی نا مشروع ومبارزه با تهاجم فرهنگی اشاره کرد… 

ایجاد آرامش روانی در افراد جامعه 

صفحات: 1· 2

 4 نظر

خدایا شکرت......

26 تیر 1394 توسط حدیثه خداشناس

 نظر دهید »

خدا

16 تیر 1394 توسط حدیثه خداشناس


     

     

خدا می گوید: 

تو ای زیبا ترین خورشید زیبایی 

تو ای والا ترین مهمان دنیایم 

بدان…. 

آغوش من باز است 

شروع کن،  

یک قدم با تو 

تمام گام های مانده اش بامن……

 

  

 نظر دهید »
شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • سخن
  • خاطره....
  • قرآن
  • انتظار
  • شهادت
  • خدا
  • خدا
  • حجاب
  • ولادت
  • نماز
  • خبر
  • آداب خوردن
  • آداب خوابیدن
  • نماز شب
  • ورزش
  • دارو خانه معنوی
  • دارو خانه معنوی
  • نکات خانه داری
  • خواص میوه ها
  • قاصدک تنها...
  • پیام تبریک سال تحصیلی جدید
  • ازدواج آسمانی
  • خواص سبزی ها
  • ایام اسلامی
  • دفاع مقدس
  • فلسفه عاشورا
  • بسیج
  • بسیج
  • رابطه والدین با فرزندان
  • واجب فراموش شده
  • مدافعان حرم
  • درس زندگی از نگاه امام رضا علیه السلام
  • اخلاق اسلامی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس