در تحول برای صیرورت ( شدنِ آدمی)
مقدمه…..
در اصلاب گِل و خاک بوده ایم (مومنون/۱۲) و در دل گیاه و حیوان قرار داشته و مورد تغذیه انسان قرار گرفتیم. اراده، حضرت پروردگار بر این تعلق گرفت که صورت آدمی یافته و معرف وجود وصفات آن حضرت گردیم(حدیث قدسی) و به صورت نطفه ای در رحم مادر قرار گرفتیم و پس از طی مراحلی به صورت حلقه و مضغه درآمده (حج/۵) و قامت و اِستوا یافتیم در مرحله ای از وجود از مرحله استوا گذشته و از روح منسوب به خدا بهره مند شدیم (حجر/۲۹) وپس از طی مراحل رشد قدم در این سرای نهاده و زندگی خود را از “هست ها” آغاز کردیم.
هست ما از جهل نسبت به این جهان و پدیده های آن بود و به فرموده قرآن هیچ نمی دانستیم، لا تعلمون شیءاً (نحل/ ۷) اما با این هست جهل آلود امکان زندگی و تداوم نبود ناگزیر تحت هدایت ها و ارشادات قرار گرفتیم تا از آن وضع بیرون آییم و از هست ها به شدن ها برسیم که آن سیر در زبان قرآن همان صیرورت است؟
بیانی از قرآن
آیات متعددی در قرآن مجید وجود دارند که در آن ها بحث از صیرورت شدن انسان است و این صیرورت که از سیر و حرکت ارادی و تلاش انسان است دو رنگ دو چهره دارد :
۱) رنگ و چهره ای در قالب خط و راه اعلام شده از سوی خداوند و در نتیجه خدایی شدن، و قالوا سمعنا و اطعنا غفرانک ربنا و الیک المصیر (بقره/۲۸۵)
۲) گام نهادن در راهی که در آن عدم رضا و خشم حضرت پروردگار است که این در آن صورت پس به سوی جهنم و بد صیرورت است، من الله و ماواه جهنم و بءس المصیر (آل عمران/۱۶۲) و این هر دو براساس آزادی انسان از قبول هدایت رحمان یا شیطان است، انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا ( انسان/۳)
صیرورت خوش فرجام
از نظر عقلی این یک ضرورت است که انسان از مرحله ای که به سن تمیز و تکلیف رسید، با استفاده از خط هدایت انبیا و ارشادات اولیا خود را از مرحله هست اولیه بیرون بکشد و به مرحله مرحله صیرورت یا شدن بکشاند که خوش فرجام و موجب سعادت ابدی است.
تلاش برای دستیابی به چنین صلواتی برای همه انسان های عاقل ضروری است به ویژه معلمان و مربیان که اهل هدایت بوده و سازندگی نسل را بر عهده دارند. یا مثل پدران و مادران، آموزگاران و استادان، دست اندر کاران تربیت مثل روحانیون، مبلغان، نویسندگان و هر کسی که راه و روشی آموزنده و نافذ در افراد دارد، حتی ورزشکاران عصر ما.
این تحول و صیرورت در جریان زندگی در این سرای حاصل می شود، اما اینکه زندگی چیست؟ باید گفت آن عبارت است از: مجموعه حرکت ها، جست و خیزها، پیمودن فراز و نشیب های هدف دار و اندیشیدن در جریان گذران عمر و آن در بینش اسلامی یک وظیفه و یک تکلیف الهی است که از جانب خداوند برای بشر معین شده است و از سوی سفیران او (پیامبران) به انسان ها ابلاغ شده هست، و اعلی الرسول الا البلاغ (ماءده/۹۲)
این که به زبانی بسیار ساده دین خوانده می شود شامل همه دستور العمل های زندگی ما از زمان تکوین نطفه تا ولادت و از ولادت تا زمان مرگ و حتی دنیای پس از مرگ است.
همه امور مربوط به ابعاد وجودی و همه امور مربوط به واقعیت های زندگی در آن محفوظ و مد نظر است و به فرموده معصوم محال است که امری از امور انسانی تا واپسین دم حیات انسان برای آدمی پدید آید و اسلام آن را نگفته باشد. ( امام صادق (ع)، الزام و التجمل).
موانع صیرورت
زرق وبرق های مادی که دل را می ربایند و شوق ها و هوس ها را بر می انگیزند ؛ وسوسه آفرینی های مباشران، فضای مادی گرایی جوامع ؛ تحریک های شیطانی که به فرموده قرآن علت سببی است، عوامل جهل و غفلت هستند که بلاهای بزرگی بر سر راه آدمی است و مانند پرده هایی بر روی بصر و بصیرت قرا ر می گیرند و خواستار اجرای جدی نقشه ها و نادیده گرفتن اموری هستند که قیامت را از یاد می برد، آرزوهای دراز که فراموشی از رحمت و معاد را در پی دارد. ( نهج البلاغه _ ان اخوف ما اخاف….)
از بین بردن موانع و بازگشت به راهی که خدا برای انسان معین کرده ضرورت حیات خوش فرجام است و در این مسیر از توصیه همه انبیا نیز باید سود جست.
در طریق شدن یا صیرورت باید هوشیار بود که گردنه های مخوف بر سر راه ما وجود دارند غفلت ممکن است سقوط های خطر ناکی را موجب شود، در مسیر حرکت دست انداز ها و چاله ها فراوانند و عبور ایمن در آن آسان نیست.
در حرکت به سوی مقصد برای ما ضرورت هایی وجود دارد که از جمله: جو شناسی، راه شناسی، دشمن شناسی، و در راس همه آنها خودشناسی توان ارزیابی از خود و موجودی های خود و در این راه از همه کس و از همه چیز از جمله پند ها وتاریخ گذشتگان درس گرفت و عبرت آموخت و در همه حال باید دست به دامن آفریدگار شد و از او کمک خواست. ( ایاک نستعین ‘سوره حمد’) و کوشید در سنگر او جای گرفت. (قل اعوذ برب الناس ملک الناس) .
مراحل صیرورت
در طی طریق به سوی شدنی خوش فرجام و الهی باید به این مراحل توجه داشت :
۱) حفظ آرامش تا مصداق این آیه شوی (یاایتها النفس مطمئنه)، آدم باش، شور و اضطراب نداشته باش، تو خدا را داری و خدای تو زنده است و یاری رسان تو است، توبا او باش، او با تو است.
۲) بازگشت به سوی پروردگارت داشته باش (ارجعی الی ربک) واين رجوع وبازگشت در همه امور است.
۳) راضیه باش و در آنچه که خدا برای تو خواست رضایت ده ومطمئن باش خدا برای تو بد نمی خواهد.
۴)مرضیه باش و رفتاری داشته باش که خدای آن را بپسندد اگر چه مردم آن را نپسندند.
۵)در صف بندگان خالص خدا آرام بگیر که سمبل آن بندگان پیامبران و جانشینان به حق آن هایند ( فادخلی حق عبادی).
۶) در چنین صورتی به صیرورت خویش و جاودانی برسی که ورود به بهشت خاص خداوند و میزبانی اوست ( وادخلی جنتی) آیات آخر سوره فجر والبته در طی این مسیر بردباری صبر و استقامت ضرورت راه دارد(توبه/۱۱۱).
به امید روز افزون….