خدایا....
گفتم: خدایا آخه این همه سختی؟ چرا؟
گفت: ان مع العسر یسرا (شرح/۶) قطعاً به همراه هر سختی آسانی هم
هست……
گفتم: واقعاً؟
گفت: فان مع العسر یسرا ( شرح/۵) حتما به همراه هر سختی آسانی هم
هست……
گفتم: خسته شدم دیگه؟
گفت: لا تقنطوا من رحمه الله (زمر/۵۳) از رحمت من ناامید نشو…
گفتم:انگار منو فراموش کردی؟
گفت: فاذکرونی اذکرکم (بقره/۱۵۲) منو یاد کن تا تورا یاد کنم……
گفتم: تا کی باید صبر کنم؟
گفت: ما یدریک لعل الساعه تکون قريبا (احزاب/۶۳) تو چه می دونی!
شاید موعدش نزدیک باشه……
گفتم: تو بزرگی ونزدیکی ات برای من کوچک! خیلی دوره! تا اون موقع
چی کار کنم؟
گفت: واتبع ما یوحی الی واصبر حتی یحکم الله (یونس/۱۰۹) کارهایی را
که گفتم انجام بده و صبر کن تا خودم حکم کنم…..
ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک!
گفت: الیس الله بکاف عبده (زمر/۳۶) من هم برای تو کافی ام……
گفتم: تو خدایی وصبور ! من بنده ات هستم و ظرف صبرم کوچک…
یک اشاره کنی تمومه!
گفت: عسی ان تحبوا شیءا و هو شر لکم (بقره/۲۱۶) شاید چیزی که تو
دوست داری به صلاحت نباشد……
گفتم: خدایا بعضی ها خیلی طعنه می زنن؟
گفت: وذر الذين اتخذوا دینهم لعبا ولهوا وعزتهم الحیاه الدنیا(انعام/۷۰)
رها کن کسانی را که دین شان به مسخره و بازیچه گرفتن و زندگی دنیا
آن ها را فریب داده….
(مجله راه قرآن. شماره ۴۵. صفحه ۶)