ولادت حضرت امام رضا (ع) گرامی باد...
موج کرم به اوج تلاطم رسیده است
ناز و نماز و شوق و تبسم رسیده است
داود عاشقی به ترنم رسیده است
کعبه کجاست … قبله هشتم رسیده است…..
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی (ع)
حرم امام رضا (ع)
من شرمنده ترین
من کمترین
من رو سیاه
من بی آبرو و نمک نشناس چه می توانم بگویم در وصف شما ..
منی که در صف عاشقان شما آخرین نفرم
و نه فقط در حرف … که در عمل به آنچه شما می خواستید ..
منی که بد کردم … بد بودم … بد هستم
اما آقا جان
هنوز دوستتان دارم
و شما …
و هر چقدر من بد ،مهرتان افزون تر …
دست نوازشتان بیشتر …
در این یک سال ویرانی … که دور بودم از هر آنچه خوبیست …
هوایم را بیشتر داشتید …
خوب میدانستید با همه پستیم … هوای بی حرم برایم سخت بوده
سخت است
و اگر نبود این همه لطفتان …
نبود حرمتان … نبودم ….
که اگر نباشید … نیستم … نابودم …
آقای خوبی ها
این آلوده هنوز فریاد می زند نام زیبایتان را…
این نوای بینوا هنوز ناله یا رضا(ع) سر می دهد
این قلب غبار گرفته امید دارد به تابش خورشید هشتمین …
این چشمهای گنه کار دلشان تنگ گنبد است هنوز …دلشان گریه می خواهد کنج صحن و سرایتان …
این جسم بی خود که در بند شیطان است
.. آغوش حرم میخواهد …
این قدم ها … این دست … این من … من بیخود … شما را میخواهد …
نمی دانم چه بگویم مولا ….
گیج مهربانی بی حدی هستم …
که باز برای میلادتان این گدای بی سر و پا را خواسته…
نخواستید غرق شوم در مرداب معصیت …
نجاتم دادید …
افسوس
افسوس که بارها عهد بشکستم و افسوس که قدر ندانستم و نمیدانم …
افسوس که برایم خوبم خواستید و خوب میخواهید و من بد طلب می کنم…
و این همه مرا میترساند آقا
میترسم که برگردم…
که ماندگار نشوم
مولا جان .. باز .. مثل همیشه …
همین حالا این کلاغ رو سیاه خویش را ببخش …
میدانی چه میخواهد احسان از احسان تان
که به سمت خود آوردیش …
خوب میدانید عیدی این رو سیاه ترین چه باید باشد …
کمکم کنید .. این عیدی را پس نزنم ….