قاصدک تنها ...

  • تماس  

قاصدک تنها

 

باغی از جنس بلور :

قاصدکی ،

خفته در خلوت یک باغچۀ سرد و نمور

خفته در باغچۀ درد و شکیب

زیر گلبوتۀ یک یاس سپید

رفتم آهسته جلوتر ،

شاید بشود بهتر دید .

دیدم آن قاصدک تنها را

خفته در خلوت دِلنازُک خاک

پای اندیشۀ آن باغچه ماندم

ناگهان سوز سردی برخاست

و به دنبال نسیمی آمد . . .  

قاصدک ،

خفته در حسرت تبدار سکوت

به هراسانی یک موج بلند

از ره خواب گریخت .

من به دنبال نسیم

تا که او را ز کف اش برگیرم . . .

قاصدک در مشتم مشت من در پرواز دست ها دست نیاز !

قاصدک را آرام باتکانی بردم

تا لب جادۀ نور باغی از جنس بلور !

و به او گفتم :

آرام که از روی اقاقی بروی می رسی به دو تا سرو بلند

_ پلکّانی از نور _

می روی بالاتر پشت آن سرو بلند

کفتری خوابیده است .

از خُنَکنای نسیم قدحی می گیری

مملو از بادۀ ناب

اگر آن را به کبوتر بدهی

او تو را خواهد برد

تا سر آغاز نیاز

و تو در نور خدا غرق معراج نیایش شده ای !

« صبا ملکوتی »

ولادت حضرت امام رضا (ع) گرامی باد...

03 شهریور 1394 توسط حدیثه خداشناس


            


موج کرم به اوج تلاطم رسیده است

ناز و نماز و شوق و تبسم رسیده است

داود عاشقی به ترنم رسیده است

کعبه کجاست … قبله هشتم رسیده است…..


السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی (ع)

حرم امام رضا (ع)

من شرمنده ترین

من کمترین

من رو سیاه

من بی آبرو و نمک نشناس چه می توانم بگویم در وصف شما ..

منی که در صف عاشقان شما آخرین نفرم

و نه فقط در حرف … که در عمل به آنچه شما می خواستید ..

منی که بد کردم … بد بودم … بد هستم

اما آقا جان

هنوز دوستتان دارم

و شما …

و هر چقدر من بد ،مهرتان افزون تر …

دست نوازشتان بیشتر …

در این یک سال ویرانی … که دور بودم از هر آنچه خوبیست …

هوایم را بیشتر داشتید …

خوب میدانستید با همه پستیم … هوای بی حرم برایم سخت بوده

سخت است

و اگر نبود این همه لطفتان …

نبود حرمتان … نبودم ….

که اگر نباشید … نیستم … نابودم …

آقای خوبی ها

این آلوده هنوز فریاد می زند نام زیبایتان را…

این نوای بینوا هنوز ناله یا رضا(ع) سر می دهد

این قلب غبار گرفته امید دارد به تابش خورشید هشتمین …

این چشمهای گنه کار دلشان تنگ گنبد است هنوز …دلشان گریه می خواهد کنج صحن و سرایتان …

این جسم بی خود که در بند شیطان است

.. آغوش حرم میخواهد …

این قدم ها … این دست … این من … من بیخود … شما را میخواهد …

نمی دانم چه بگویم مولا ….

گیج مهربانی بی حدی هستم …

که باز برای میلادتان این گدای بی سر و پا را خواسته…

نخواستید غرق شوم در مرداب معصیت …

نجاتم دادید …

افسوس

افسوس که بارها عهد بشکستم و افسوس که قدر ندانستم و نمیدانم …

افسوس که برایم خوبم خواستید و خوب میخواهید و من بد طلب می کنم…

و این همه مرا میترساند آقا

میترسم که برگردم…

که ماندگار نشوم

مولا جان .. باز .. مثل همیشه …

همین حالا این کلاغ رو سیاه خویش را ببخش …

میدانی چه میخواهد احسان از احسان تان

که به سمت خود آوردیش …

خوب میدانید عیدی این رو سیاه ترین چه باید باشد …

کمکم کنید .. این عیدی را پس نزنم ….

 1 نظر

آداب سخن گفتن...

02 شهریور 1394 توسط حدیثه خداشناس

                              


                                     سخن گفتن نبايد با داد و فرياد همراه باشد

زبان با آن كه حجم كوچكی نسبت به سایر اعضای بدن دارد، اما كارایی بسیار زیادی دارد و به همین علت هم گناهان زیادی را برای این عضو بر شمرده‌اند.

خداوند متعال نعمت‌های زیادی را به بندگان ارزانی داشته كه هر كدام از آنها شكر مخصوص به خود دارند؛ چرا كه علاوه بر شكر زبانی هر نعمتی سزاوار شكر عملی است كه عبارت‌ است از استفاده كردن هر نعمت در جایی كه خداوند فرموده است.

یكی از نعمت‌هایی كه خداوند در قرآن كریم به آن اشاره فرموده، نعمت زبان است: «أَ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَینَینِ. وَ لِسانًا وَ شَفَتَینِ» (بلد / 8 ـ 9)؛ آیا دو چشمش نداده‌ایم؟ و زبانی و دو لب .

زبان با آن كه حجم كوچكی نسبت به سایر اعضای بدن دارد، اما كارایی بسیار زیادی دارد و به همین علت هم می‌بینیم گناهان زیادی را برای این عضو بر شمرده‌اند.

روش سخن گفتن در قرآن چگونه تبيين شده است؟

قرآن کريم درباره كيفيت سخن گفتن به برخي از محورهاي چگونگي سخن گفتن اشاره فرموده است، از جمله:

الف) سخن گفتن بايد با نرمي باشد،«فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشى‏ ؛[1] ولي به نرمي با او (فرعون) سخن بگوييد؛ شايد متذكر شود، يا (از خدا) بترسد!».

ب) سخن گفتن نبايد با داد و فرياد همراه باشد، نه در همه جا بلكه در نوع محاورات عرفي و در شرايط عمومي و الا در مقابل حاكم «لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَنْ ظُلِم‏ ؛[2] زيرا خداوند متعال مي‌فرمايد: «َ وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْواتِ لَصَوْتُ الْحَمِير ،…؛[3] از صداي خود بكاه (و هرگز فرياد مزن) كه ز زشت‌ترين صداها صداي درازگوشان است»،[4]

ج) سخن گفتن در غير جاي خودش نبايد همراه با ناله و نفرين و يا اف گفتن و … باشد زيرا در قرآن كريم از اين گونه تكلم كردن و سخن گفتن نهي شده است.[5] مثلاً دربارة سخن گفتن با پدر و مادر مي‌فرمايد:«… وَ قُلْ لَهُما قَوْلًا كَرِيما؛[6] و گفتار سنجيده و بزرگوارانه به آن‌ها (پدر و مادر) بگو و… »

   در سخن گفتن مواظب باشید؛ چرا كه تمام سخنانتان نوشته می‌شود
«وَ إِنَّ عَلَیكُمْ لَحافِظینَ. كِراماً كاتِبین» (انفطار10ـ 11)؛ و قطعاً بر شما نگهبانانى [گماشته شده‏] اند. [فرشتگان‏] بزرگوارى كه نویسندگان [اعمال شما] هستند.

روش سخن گفتن در قرآن,آداب صحبت کردن

                           

                                    با مردم به زبانِ‏ خوش سخن بگویید

   محكم و مستدل حرف بزنید
«یا ایهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیدًا» (احزاب/70) ؛ اى كسانى كه ایمان آورده ‏اید، از خدا پروا كنید و سخنى درست و استوار گویید.

با پدر و مادر بزرگوارانه سخن بگویید
«… وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً كَریمًا» (اسراء/23)؛ به آنها(والدین) «اوف» مگو و به آنان پرخاش مكن و با آنها سخنى شایسته بگوى.

با مردم به نیكی سخن بگویید
«… وَ قُولُوا لِلنّاسِ حُسْنًا … .» (بقره/83)؛ … و با مردم [به زبانِ‏] خوش سخن بگویید …

   محتواي سخن از امراض و بيماري‌هاي اخلاقي پاک باشد

در سخن گفتن بايد سعي شود كه محتواي سخن از امراض و بيماري‌هاي اخلاقي كه غالباً زبان انسان به آن‌ها آلوده مي‌شود، مبرّا و پاك باشد. برخي بيماريهاي زبان عبارتند از: الف) كذب[7] ب) غيبت[8] ج) تمسخر ديگران و آن‌ها را با القاب زشت صداكردن.[9] و…

بايد از سخن گفتن در جايي كه زمينة انگيزه‌هاي فاسد و امراض گوناگون مي‌شود خودداري كرد.

    انسان بايد سخنانش مزّين به صفات پسنديده و خوب باشد

   صادقانه باشد: «….ِ وَ الصَّادِقِينَ وَ الصَّادِقاتِ ……لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِيماً[10]
مردان راستگو و زنان راستگو و … خداوند براي همه آن‌ها مغفرت و پاداش عظيمي فراهم ساخته است».

پي نوشت ها:
[1]. طه/ 44.
[2]. نساء/ 148.
[3]. لقمان/ 19.
[4]. ر.ك: مكارم شيرازي، ناصر و همكاران، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ چهارم، ج 17،ص 59.
[5] . لقمان/ 19؛ نساء/ 8،9،148..
[6] . اسراء/23.
[7]. حج/30.
[8]. حجرات/ 12.
[9]. حجرات/ 11.
[10]. احزاب/ 35.

 نظر دهید »

اهمیت به نماز.....

01 شهریور 1394 توسط حدیثه خداشناس

         

                                        

        شكي نيست كه بي اعتنايي به نماز گناهي است بزرگ , بنابراين شناسايي مصاديق اين تحقير ناپسند، مقدمه‌ پرهيز از اين عصيان نابخشودني است.

    عناوين زير از مصاديق سبك شمردن نماز است.

الف) تأخير نماز: امام صادق ـ عليه السلام ـ در تفسير آيه‌ي شريفه‌ي قرآن، كه در ارتباط با مذمت بي اعتنايي به نماز نازل گرديده است مي‏فرمايد:

»تاخير الصّلاة عن اوّل وقتها لغير عذرٍ»
مراد از بي اعتنايي به نماز، «تأخير آن از اول وقت بدون عذر است.»

البته روشن است كه مراد از عذر، ضرورتي است كه بصورت اورژانسي پيش آيد و قابل تأخير نباشد و الاّ بايد به كار گفت نماز دارم نه به نماز بگوييم كار دارم.

ب) عدم رعايت آداب آن در خلوت: پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در روايتي چنين مي‏فرمايد:

»من احسن صَلَوتَهُ حين يَراهُ النّاسُ و أَساءَها حينَ يَخلُوا فتلك استهانةٌ»
يعني: «آن كس كه در مقابل مردم با دقت نماز بخواند و در خلوت بدون دقت نماز گزارد به نماز بي اعتنايي كرده است.«

مروري بر نمازهاي خلوت و جلوت ما، روشن مي‏نمايد كه آيا احترام و توجه ما به نماز بيشتر بوده است يا به ناظران صحنه‌ي نماز.

ج) فراهم نكردن مقدمات نماز قبل از اذان: در روايت ديگري مي‏فرمايد: كسي كه وضوي نماز را تا وقت اذان به تأخير اندازد او به نماز بي اعتنايي كرده است. آري كسي كه به كار اهميت مي‏دهد، قبل از رسيدن وقت آن، مقدمات انجام آن را فراهم مي‏كند. كدام ملاقات و ميهماني است كه وقت آن فرا رسيده باشد و ما هنوز در فكر پوشيدن لباس و يا آماده كردن شرايط آن باشيم؟!

د) عدم يادگيري معاني: آيا ندانستن معاني الفاظي كه روزانه ده بار در نماز تكرار مي‏شود به معني بي اعتنايي به نماز نيست؟! آيا اگر ما براي طرف گفتگوي خويش در نماز اهميتي قائل باشيم در فكر اين نخواهيم بود كه محتوا و مضمون مذاكره و نجواي خود را بفهميم و با ادراك صحيح به سخن در برابر او بايستيم؟! چگونه ممكن است با اقامت كوتاه در يك كشور، تا حدودي به زبان مردم آنجا آشنا مي‏شويم و با يكي دو بار عبور از مسيري، نام و نشان آن را فرا گيريم و در برخورد با هر بنايي از اسم و باني و مشخصات آن جويا شويم اما هيچكدام از اين توجهات و حساسيت‏ها در مورد نماز اعمال نشود؟! آيا اينها به معني بي اعتنايي به نماز نيست؟! چگونه مي‏توانيم پاسخگوي اين عباداتي باشيم كه محتواي آن جز تحقير خداوند رب العالمين نيست؟! اينجاست كه امام حسين ـ عليه السلام ـ به خداوند تبارك و تعالي عرض مي‏كند: »الهي مَن كانَت‎‎‎‎‎ محاسِنُه مَساوِي فكيف لايكونُ مَساوِيه مَساوِي يعني: «خدايا آن كس كه اعمال به ظاهر نيك او گناه است پس چگونه گناهان او گناه نباشد؟!«

فرق نمازگزاراني كه در نماز هيچ دردي را احساس نمي‏كنند جز درد فراق دوست، از هيچ حادثه‏اي مطلع نمي‏شوند، هيچ صدايي را نمي‏شنوند و غرق در لذت با معشوقند، نماز گزاراني كه زير شلاق و عليرغم هر گونه تهديد و شكنجه و محدوديتي نماز را بپا مي‏دارند با كساني كه نماز را بار و رنجي مي‏دانند كه در برداشتن و عبور از آن بايد شتاب كرد و در هنگام اقامه‌ي آن با دست و محاسن بازي مي‏كنند و خميازه مي‏كشند، فقط در اهتمام و استخفاف به نماز است.

هـ) عجله و شتاب در نماز: سريع خواندن نماز و تبديل اين عبادت به عادتي كه همچون عمل ماشين نويسي بدون توجه به معاني و بدون رعايت خشوع و طمأنينه انجام گيرد از نشانه‏هاي ديگر بي توجهي به نماز است. استاد شهيد آيت اللّه مطهري ـ رحمة الله عليه ـ در اين باره مي‏فرمايد:

»علماي روان‏شناسي مي‏گويند: «يك كار همين قدر كه براي انسان عادت شد، دو خاصيّت متضاد در آن به وجود مي‏آيد. هر چه كه بر عادت بودنش افزوده شود و تمرين انسان زيادتر گردد، كار، سهلتر و ساده‏تر انجام مي‏شود.» يك ماشين نويس كه به ماشين نويسي عادت مي‏كند، هر چه بيشتر عادت مي‏كند، از توجهش كاسته مي‏شود. يعني از اينكه اين عمل او يك عمل ارادي و از روي توجّه باشد كاسته مي‏شود و به يك عمل غير ارادي نزديكتر مي‏گردد. خاصيّت عادت اين است. اينكه در اسلام به مسأله‌ي نيّت تا اين اندازه توجّه شده، براي جلوگيري از اين است كه عبادت‏ها آنچنان عادت نشود كه به واسطه‌ي عادت، به يك كار طبيعي و غير ارادي و غير فكري و غير هدفي و كار بدون توّجه كه هدف درك نشود و فقط به پيكر عمل توجه گردد تبديل شود.

اين‏ها چيزهايي است كه ما تنها در نماز اسلامي به دست مي‏آوريم و متوّجه مي‏شويم كه بسياري از برنامه‏هاي تربيتي به وسيله اين عبادت و در پيكر اين عبادت پياده مي‏شود، گذشته از اينكه خود اين عمل، پرورش عشق و محبّت خدا و معنويّت در انسان است، كه اين روح عبادت است.»

مردي در حضور امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ نماز خود را با شتاب به جا مي‏آورد. حضرت نگاهي به او كرده و فرمود: چند وقت است اينگونه نماز مي‏خواني؟ او گفت: مدت هاست. حضرت فرمود: مَثَل تو نزد خداوند مثل كلاغي است (كه منقار بر زمين مي‏كوبد. سجده تو خضوع در برابر خدا نيست. منقار به زمين كوبيدن است) اگر اينگونه بميري بر غير ملت و دين پيامبر اكرم، مرده‏اي. سپس حضرت در مورد كم گذاشتن در نماز فرمود: به درستي كه دزدترين مردم كسي است كه از نمازش بدزدد.

برخي از پيامدهاي استخفاف و بي توجهي به نماز


1ـ قهر و قطع رابطه با عترت:
امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ در يك بيان قهرآميز، با صراحت چنين خطاب فرمودند:

»ليس مِنّي مَن ضَيَّعَ الصّلاة»
يعني: «آن كس كه نماز را تضييع نمايد از من نيست.«

امام صادق ـ عليه السلام ـ در بيان معياري براي شناسايي افرادي كه با آن حضرت پيوند مكتبي دارند چنين مي ‏فرمايند

»اِمتَحِنُوا شِيعَتَنا عِندَ مواقيت الصلوة كيف محافظتهم عليها«
يعني: «شيعيان ما را از دقت آنان در انجام به موقع نمازها شناسايي كنيد.«

در روايت مشهور ديگري حضرتش سهل انگاري در مسئله‌ي نماز و استخفاف به آن را موجب محروميت از شفاعت خاندان عترت و طهارت در روز قيامت شمردند پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نيز در بياني ديگر مي‏فرمايند:

»مَن استَخَفَّ بالصّلاة لا يَرِدُ عَليَّ الحوضَ لا و اللّه«
يعني: «آن كس كه نماز را سبك شمارد (به خدا قسم) روز قيامت در كنار حوض كوثر، با من ملاقات نخواهد كرد.»

اين تأكيد و بيان همراه با قسم، حكايت از عمق فاصله بين پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و نماز گزاراني كه به نماز اهميت نمي‏دهند دارد.

2ـ غضب خداوند:
قرآن كريم با نكوهش افرادي كه نماز را ضايع مي‏كنند يا نسبت به آن بي‌اعتنا هستند. مسلمانان را از اين عمل بر حذر مي‏دارد.

پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه وآله و سلم ـ خطاب به حضرت علي ـ عليه السلام ـ مي‏فرمايند:

»في تأخيرِها مِن غَيرِ عِلّةٍ غَضَبُ اللّه عزوجل »
يعني: «تأخير نماز از اول وقت بدون دليل، موجب غضب خداوند متعال مي‏گردد.«

امام صادق ـ عليه السلام ـ مي‏فرمايند:
» إِذَا قَامَ الْعَبْدُ فِي الصَّلَاةِ فَخَفَّفَ صَلَاتَهُ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لِمَلَائِكَتِهِ أَمَا تَرَوْنَ إِلَى عَبْدِي كَأَنَّهُ يَرَى أَنَّ قَضَاءَ حَوَائِجِهِ بِيَدِ غَيْرِي أَمَا يَعْلَمُ أَنَّ قَضَاءَ حَوَائِجِهِ بِيَدِي »

يعني: «وقتي بنده‏اي نماز خود را با عجله و شتاب به پايان مي‏برد و آن را كوتاه مي‏كند خدا به ملائكه مي‏فرمايد: آيا نمي‏بينيد بنده‌ي من چگونه نماز خود را كوتاه مي‏كند گويا مي‏پندارد كه بر آوردن حوائجش به دست غير من است (كه اينگونه عجله مي‏كند.) آيا نمي داند برآوردن حوائجش به دست من است.»

3ـ عدم اجابت دعا و محروميت از دعاي صالحان:
كساني كه به نماز به عنوان تكليف و خواست الهي بي توجهي كنند و آن را كوچك بشمارند خداوند نيز به خواسته‏ها و اعمال آنان توجهي نخواهد داشت. پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در روايتي چنين مي‏فرمايد:

» من تهاون بصلاته من الرجال و النساء ابتلاه الله بخمس عشرة خصلة … و كل عمل يعمله لا يؤجر عليه و لا يرتفع دعاؤه إلى السماء »
يعني: «هر كس به نمازش بي‌توجه باشد و در برابر اعمالش مأجور نمي‏گردد دعايش به آسمان راه نمي‏يابد.«

و در ادامه، مي‏فرمايند: مشمول دعاي خير صالحين نخواهد بود.

4ـ مضيقه و نارسايي دنيوي:
قهر و غضب خدا و پيامبر نسبت به كساني كه نماز را كوچك مي‏شمارند زيان‏ها و خساراتي بر جاي خواهد نهاد. گر چه ممكن است تارك و يا استخفاف كننده به نماز اين تأثير را درك نكند و متوجه علت مضيقه‏ها و گرفتاري‏هاي خود نباشد. امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: خداوند بركت را از عمر و روزي كساني كه نماز را كوچك مي‏شمردند بر مي‏دارد. پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نيز براي اين گروه از افراد، تهي‌دستي و نياز را پيش بيني نموده و مي‏فرمايد:

» قال رسول الله ص عشرون خصلة تورث الفقر … و الاستخفاف بالصلاة »
يعني: «استخفاف و سبك شمردن نماز موجب فقر و تهي‌دستي مي‏شود.»

5ـ سختي احوال قبر و قيامت
امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: نماز گزاري كه نمازش را سبك بشمارد وقتي از قبرش خارج شود خداوند ملكي را بر وي موّكل مي‏گرداند كه او را بر عرصه‌ي قيامت وارونه بر زمين مي‏كشد و مردم به او نگاه مي‏كنند و با شدت و سخت‏گيري مورد محاسبه قرار مي‏گيرد.

 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 19
  • 20
  • 21
  • ...
  • 22
  • ...
  • 23
  • 24
  • 25
  • ...
  • 26
  • ...
  • 27
  • 28
  • 29
  • ...
  • 31
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • سخن
  • خاطره....
  • قرآن
  • انتظار
  • شهادت
  • خدا
  • خدا
  • حجاب
  • ولادت
  • نماز
  • خبر
  • آداب خوردن
  • آداب خوابیدن
  • نماز شب
  • ورزش
  • دارو خانه معنوی
  • دارو خانه معنوی
  • نکات خانه داری
  • خواص میوه ها
  • قاصدک تنها...
  • پیام تبریک سال تحصیلی جدید
  • ازدواج آسمانی
  • خواص سبزی ها
  • ایام اسلامی
  • دفاع مقدس
  • فلسفه عاشورا
  • بسیج
  • بسیج
  • رابطه والدین با فرزندان
  • واجب فراموش شده
  • مدافعان حرم
  • درس زندگی از نگاه امام رضا علیه السلام
  • اخلاق اسلامی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس